سرزمین پناهندگان و اپوزیسیون‌های سیاسی
فرامرز دادرس فرامرز دادرس

 

«اپوزیسیون ایران و پیامد‌های انتخابات فرانسه»

۱۳۹۱ خرداد ۱۳

 / کارشناس اطلاعاتی / رادیو کوچه

نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه،  پس از ترک کاخ الیزه، برای گذراندن تعطیلات اجباری خود به مراکش رفت. در همین روزها فرانسوا اولاند، رئیس جمهور تازه این کشور در نظر دارد، چهار تن از بلند پایگان پلیس و سازمان های اطلاعاتی فرانسه را تغییر دهد. بر کرسی های رئیس کل پلیس فرانسه، رئیس پلیس پاریس، پایتخت این کشور، رئیس سازمان مرکزی اطلاعات داخلی و رئیس سازمان مرکزی اطلاعات خارجی فرانسه، کسان دیگری تکیه خواهند زد.

در این تغییرات رئیس اطلاعات خارجی فرانسه، برای مدیریت اطلاعات داخلی در نظر گرفته شده است و فرد تازه ای جانشین وی در اطلاعات خارجی خواهد شد. شایع است که برخی از رؤسای سازمان های پلیس و اطلاعات بیش از اندازه به نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور پیشین نزدیک بودند.

به دلایل تاریخی، فرانسه، همواره به عنوان سرزمین پناهندگان و اپوزیسیون های سیاسی شناخته شده است. آمریکایی ها مجسمه آزادی را از فرانسویان هدیه گرفتند. هر گروه اپوزیسیون در آرزوی داشتن دفتری در این کشور و به ویژه پایتخت آن پاریس می باشد. اپوزیسیون ایران نیز جدا از این طرز تفکر نبوده است. آیت الله خمینی از پاریس به ایران صادر شد.  بسیاری از رهبران گروه های سیاسی ایران در انتظار چنین فرصتی روزگار می گذرانند.

یکی از مسئولیت های پلیس و سازمان های اطلاعاتی فرانسه، زیر نظر گرفتن گروه های اپوزیسیون کشورهای گوناگون جهان مستقر در این کشور می باشد. پس از انقلاب اسلامی و تغییر رژیم در ایران، فرانسه بخش مهمی از نیرو های خود را ویژه  کنترل اپوزیسیون ایران کرده است. کنترل سفارت و دیپلومات های حکومت اسلامی و گروه هایی که زیر پوشش مخالفین حکومت اسلامی فعالیت می کنند؛ انجمن های دفاع از حقوق بشر، هنری، فرهنگی و دینی که درپنهان وابسته به  حکومت  اسلامی می باشند، بر حجم کار پلیس و سازمان اطلاعات فرانسه افزده است

پس از رخداد های خرداد ماه سال 2009، میلادی در ایران، که به نام جنبش سبز معروف شد، بر شمار پناهندگان ایرانی در فرانسه افزوده شد وطیف تازه ای به نام سبزها، بیشتر شامل؛ جوانان، روزنامه نگاران، هنرمندان وهنرپیشگان از این پس در زمره اپوزیسیون رژیم در فرانسه بشمار می روند. برخی از این پناهندگان پس از مدتی به دلیل ناامیدی در مبارزات به ایران بازگشتند.

پیش از این ها، می توان از گروه های مهم اپوزیسیون مستقر در فرانسه ؛ نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری دکتر شاپور بختیار، سازمان مجاهدین خلق، جبهه نجات دکترعلی امینی که یک سازمان وابسته به آمریکایی ها بود، گروهی به رهبری ارتشبد بهرام آریانا و سپس ارتشبد غلامعلی اویسی و طرفداران سلطنت به نام مشروطه خواهان نام برد.

با مرگ ارتشبد آریانا و کشته شدن ارتشبد اویسی، اعضای این گروه، که بیشترین آنان را افسران ارتش شاه تشکیل داده بودند، جذب دیگر سازمان ها شدند و چند تن به بختیار پیوستند.

در سال 1986 میلادی، فرانسوی ها رهبر و گروهی از اعضای مجاهدین خلق را از فرانسه اخراج کردند، ولی هسته اصلی و سیاسی مجاهدین زیر نام شورای ملی مقاومت، همچنان در فرانسه باقی ماند . ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور اسلامی که از مجاهدین جدا شده بود توانست چند تن را به دور خود گرد آورد و زیر نام  نشریه، انقلاب اسلامی در هجرت، روزگار بگذراند

پس ازضربات پی در پی و جانکاه به نهضت مقاومت ملی ایران و کشته شدن دکتر شاپور بختیار، بنیانگذار و رهبر نهضت، به دست عوامل رژیم اسلامی در فرانسه، تنها اپوزیسیون دموکرات ایرانی که در اروپا مستقر و از احترام ویژه ای میان کشور های غربی  برخوردار بود جای خالی خود را به فرانسویان نشان داد.

چند ماه پس از کشته شدن شاپور بختیار، مسئولین فرانسه عذر منوچهر گنجی، وزیر آموزش و پرورش دوران شاه را که فرستاده آمریکایی ها به پاریس بود خواستند. گنجی چند سال پیش از آن تاریخ، از سوی آمریکایی ها ماًموریت یافت تا تشکیلاتی اپوزیسیونی را که علی امینی، نخست وزیر پیشین ایران  به نام جبهه نجات،  با کمک آمریکایی ها در پاریس بر پا کرده بود از وی تحویل بگیرد. علی امینی با این کار موافق نبود و نقل و انتقال به سادگی انجام نشد و ماه ها به درازا انجامید، کار به اختلاف کشید وبخش بزرگی از پول ها ، اموال و وسایل این تشکیلات توسط امینی و عوامل وابسته به او هرگز مسترد نشد. گنجی نام سازمان را به درفش کاویانی تغییر داد. پس از رفتن گنجی از فرانسه، آمریکایی ها وی را رها کردند.

هم اکنون سه طیف متمایز در میان اپوزیسیون ایران در فرانسه به چشم می خورند؛ این سه بخش از گروه سازمان یافته مجاهدین خلق، طرفداران نیمه سازما ن یافته جنبش سبز، وابسته به موسوی و کروبی و طرفداران پراکنده رضا پهلوی تشکیل شده اند.

تاکنون سیاست دولت های راست و چپ فرانسه در باره گروه های اپوزیسیون ایران، تقریباً یکسان بوده است. این سیاست بر مبنای بررسی های کارشناسان اطلاعاتی و پلیس و همکاری آنان با وزارت امور خارجه فرانسه تعیین می شود. این گزارش ها نقش مهمی را در تعیین  سیاست  خارجی فرانسه با حکومت اسلامی و در نتیجه رابطه با اپوزیسیون ایران بازی می کنند.

درهفدهم ژوئن 2003 میلادی، پلیس فرانسه به مقر سازما ن مجاهدین در حومه پاریس حمله برد و مریم رجوی و صد وشصت و پنج تن از اعضای این سازما ن را بازداشت کرد، فرمان این حمله را نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور پیشین فرانسه که در آن زما ن وزیر کشور بود، صادر کرد. این واقعه ضربه جبران ناپذیری به سازما ن مجاهدین خلق وارد کرد. مسئولین مجاهدین، سازمان اطلاعات داخلی فرانسه را متهم اصلی این واقعه دانستند. از این پس کنترل پلیس و سازمان اطلاعات فرانسه بر مجاهدین شدت یافت.

مجاهدین در راستای نفوذ در میان مقامات فرانسوی سرمایه گذاری هنگفتی انجام دادند و توانستند شماری از شهرداران شهر های کوچک فرانسه، اعضای انجمن های ده و شهر ، انجمن های فرهنگی و دینی ، نمایندگان پارلمان فرانسه و پارلمان اروپا و مقامات بازنشسته  را به دفاع  از حقوق ساکنین پایگاه اشرف در عراق تشویق کنند.

درانتخابات رئیس جمهوری فرانسه درسال 2007، میلادی، مجاهدین که بشدت مخالف نیکلا سارکوزی، کاندیدای احزاب راست بودند، به نفع رقیب او، خانم  سگولن رویال، کاندیدای احزاب چپ فرانسه وارد کارزار شدند. برخی از منابع اطلاعاتی ازمبلغ دومیلیون و هفتصد هزار یورو، گفتگو می کنند که گفته می شودمجاهدین در این راه هزینه کرده اند. نمایندگان مجاهدین توانستند با فرانسوا اولاند،رئیس جمهور کنونی فرانسه، که در آن زمان شوهر خانم رویال و دبیر کل حزب سوسیالیست فرانسه بود دیدار و گفتگو کنند.

در انتخابات اخیر فرانسه، باز هم مجاهدین از حزب سوسیالیست فرانسه و این بار از فرانسوا اولاند، کاندیدای چپ ها پشتیبانی کردند. فرانسوا اولاند در انتخابات پیروز شد،  ولی پنج سال بود که  آقای اولاند از خانم سگولن رویال جدا شده بود و در دولت تازه خود مقامی به هم خانه پیشین خود واگذار نکرد و حتی برخی از نزدیکان خانم  رویال در حزب سوسیالیست نیز مورد بی مهری آقای اولاند قرار گرفتند.

مجاهدین در نزدیکی به دولت تازه فرانسه شانسی ندارند، با توجه به اینکه در راًس سازمان های اطلاعاتی و پلیس فرانسه تغییراتی انجام خواهد شد ، به نظر نمی رسد که در وضعیت سازمان مجاهدین بهبودی حاصل شود.

فرانسوی ها، پس از جنبش سبز، روی طیف وابسته به این جنبش حساب بازکردند، اردشیر امیر ارجمند سخنگوی میر حسین موسوی به کمک فرانسه از ترکیه به این کشور آمد. امیر ارجمند پیشتر کارت اقامت فرانسه را دارا بود. وی در فرانسه اقامت کرده و درس خوانده است. هنگامی که جریان تماس های امیر ارجمند با آمریکایی ها، در ویکی لیکس فاش شد، فرانسوی ها دریافتند که نمی توانند روی امیر ارجمند حساب کنند. امیر ارجمند محرمانه از آمریکایی ها درخواست کرده بود که به آن کشور برود و به آنان گفته بود که به دلایل امنیتی نمی خواهد در فرانسه بماند.

در یک بررسی اطلاعاتی، مقامات اطلاعاتی فرانسه در یافتند که نمی توانند روی طیف سبز، روزنامه نگاران، هنرمندان وهنرپیشگان حساب کنند. این گروه به دلایل بسیاری برای پیشبرد اهداف شخصی  خود به فرانسه آمده اند و شماری از آنان به ایران رفت و آمد می کنند.

به موازات جنبش سبز درایران، جنبش خلق الساعه ای به نام ” موج سبز” با سرمایه شخصی به نام امیر حسین جهانشاهی، درفرانسه تشکیل شد. این سازمان چند نفره توانست برای مدت کوتاهی  نظر سازمان های اطلاعاتی فرانسه وحتی آلمان را به خود جلب کند، ولی انگلیس ها، راه نفوذ عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی را در این سازمان باز کردند. سپس روشن شد که این گروه، دست پرورده سازمان اطلاعات اسراییل می باشد و رهبر آن نیز با مقامات اسراییلی در ارتباط بوده و حتی با رئیس جمهور اسراییل نیز ملاقات کرده است . این گروه روی کمک های اطلاعاتی اسراییل و کمک های مالی اعراب پیرامون خلیج فارس حساب می کرد.

با روی کار آمدن حزب سوسیالیست و قدرت گرفتن احزاب چپ در فرانسه، شانس رضا پهلوی و طرفداران سلطنت بکلی از دست رفت. رضا پهلوی و طرفداران وی روی انتخاب دوباره نیکلا سارکوزی حساب می کردند، در پنج سال ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی، رضا پهلوی کوشید تا ملاقاتی با وی انجام دهد ولی موفق نشد. پس از پشتیبانی فرانسه از مخالفین سرهنگ قذافی و حمله نیرو های ناتو به لیبی، رضا پهلوی شتابان به پاریس آمد ولی به جز چند مصاحبه با رسانه ها نتوانست موفقیتی به دست آورد. احزاب چپ فرانسه همواره مخالف رژیم محمد رضا شاه بودند. در سال 1979، فرانسوا میتران نخستین رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه که در آن زمان دبیر کل این حزب بود، شخصاً در صف جلوی تظاهر کنندگان مخالف حکومت شاه قرار داشت. دولت سوسیالست از همان آغاز روی کار آمدن رژیم اسلامی در ایران با این رژیم اختلاف داشت و درجنگ میان ایران و عراق، به رژیم صدام حسین کمک های نظامی می کرد.

کریستیان مالارد، روزنامه نگار سرشناس فرانسوی، در شبکه سوم تلویزیون دولتی فرانسه، سردبیری بخش امور بین المللی را به عهده دارد، و یک روزنامه نگار واقع بین و آشنا به مسائل سیاسی جهان وبه ویژه ایران می باشد، و به زبان انگلیسی نیز تسلط دارد و سران کشور های مختلف جهان را از نزدیک می شناسد.

کریستیان مالارد در بیست و هشتم فوریه 2012، ، در یک گفتگوی رادیویی با (آر- تی- ال ) در پاسخ این که آیا شانسی برای بازگشت حکومت سلطنتی به ایران وجود دارد؟ گفت « نه، نه، هیچ شانسی، من رضا پهلوی را خوب می شناسم ، پسر شاه ایران، فکر می کنم که امروز هیچ شانسی ندارد. ولی حالا می توانم چیزی بگویم ، او خیلی ملاقات انجام می دهد، در پنج پایتخت اروپایی، با بسیاری از مخالفین آیت الله ها که از ایران آمده بودند و فکر می کنم ریسک می کند، از او می خواهند اپوزیسیون را یک پارچه کند. او خودش از سلطنت حرفی نمی زند و درباره جمهوری و یک دولت مستقل و دموکراتیک می گوید.»

کریستیان مالارد، از دوستان رضا پهلوی است و نقش مشاور مطبوعاتی وی را در اروپا بازی می کند.  این سخن کریستین مالارد می تواند به منزله تیر خلاصی! به رضا پهلوی باشد. دولت فرانسه از مشورت های کریستیان مالارد، بهره مند می باشد.

هیچ یک از گروه های اپوزیسیون ایران در فرانسه در موقعیت مناسبی قرار ندارند. آن ها اعتماد ایرانیان را از دست داده اند و خارجیان هم اعتمادی به اپوزیسیون ایران ندارند. تنها انتظاری که اپوزیسیون ایران می تواند از دولت سوسیالیست فرانسه داشته باشد،  توجه بیشتر آنان نسبت به رعایت حقوق بشر درایران است.

حکومت اسلامی ایران، برای جلوگیری از انتخاب نیکلا سارکوزی هزینه کرد. سید مهدی میر ابوطالبی سفیرایران درمدت ماًموریت خود در فرانسه، تماس هایی با گروه های راست افراطی فرانسه که آن ها نیز مخالف سارکوزی بودند برقرار کرده بود، راست های افراطی در انتخابات هجده در صد از آرا را به خود اختصاص دادند و در دور دوم، انتخابات را تحریم کردند و باعث شکست سارکوزی شدند.

در ژانویه 2012  پنج ماه پیش از انتخابات در فرانسه ، حکومت اسلامی، علی آهنی دیپلومات پر تجربه خود را که معاون وزیر امور خارجه بود برای سومین بار به عنوان سفیر ویژه به فرانسه فرستاد. میر ابوطالبی سفیر پیشین زبان خارجی نمی دانست ولی علی آهنی به زبان فرانسه آشنایی دارد  و سیاست سوسیالیست های فرانسه را به خوبی می شناسد.

نیکلا سارکوزی از آغاز انتخاب به مقا م رئیس جمهوری فرانسه در راستای سیاست خارجی آمریکا گام  برداشت و با رژیم ایران مخالفت می کرد. اوباما رهبری طرفداران فشار های سیاسی و اقتصادی در اروپا را به عهده سارکوزی واگذار کرده بود. در مدت پنج سال رئیس جمهوری نیکلا سارکوزی در فرانسه، علیرغم  مخالفت های سارکوزی با رژیم ایران عملاً درمناسبات اقتصادی میان دو کشور تغییری چشمگیری انجام نشد. کارخانه ها ی رنو و پژو به کار خود ادامه دادند و شرکت نفتی فرانسه، توتال، هم به طور مستقیم و غیر مستقیم  ازمشتریان نفت ایران بود.

ماًموریت علی آهنی، بهبود بخشیدن به روابط تیره میان دو کشور است، بحرانی که با روی کار آمدن سارکوزی شدت گرفت. ایران امیدوار به بهره برداری از سیاست خارجی مستقل فرانسوا اولاند دربرابر آمریکا می باشد. فرانسوا اولاند، رئیس جمهور تازه لوران فابیوس، نخست وزیر دوران فرانسوا میتران، نخستین رئیس جمهور فرانسه را که سیاستمدار کهنه کاری می باشد به  وزارت امور خارجه فرانسه  منصوب کرد. لوران فابیوس از یهودیان فرانسه می باشد.


June 3rd, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی